وبگو | آموزش منوی کشویی با ul li و css


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

تاریخ : یک شنبه 27 بهمن 1398
بازدید : 1013
نویسنده : محمدعلی میرزایی

روز پنجم محرم

 

1- عبور حضرت موسی از دریا

 

موسی (ع) از طرف خداوند متعال مأمور شد بنی اسرائیل را با خود برداشته و بسوی فلسطین رود تا از ظلم و تعدی فرعونیان نجات یابند.

 

موسی با بنی اسرائیل از مصر خارج شده و به کنار دریا رسیدند ، بنی اسرائیل بهانه شروع کرده که ما در مصر مزرعه و زمین و خانه داشتیم حالا بیچاره شدیم ، موسی فرمود مطمئین باشید خدا ما را به حال خود نمی گذارد و وسیله نجاتی عنایت می فرماید ، به فرعون خبر دادند که موسی با بنی اسرائیل از مصر خارج شده ، فرعون دستور بسیج لشکر داد و با این عنوان که بنی اسرائیل از بندگان ما بوده و فرار کرده اند آنها را دستگیر کرده و دوباره به بندگی خود در آوریم. فرعون خود با لشکرش به تعقیب آنها از مصر خارج شد ، تعداد بنی اسرائیل را بعضی ششصد هزار نوشته اند اما لشکر فرعون خیلی بیشتر از اینها بود.

 

فرعون و لشکرش به بنی اسرائیل نزدیک می شدند ، هنگام صبح بود که بنی اسرائیل به عقب نگاه کردند لشکر بی حساب فرعون را دیدند و رعب و وحشتی دل آنها را فرا گرفت و از موسی چاره خواستند ، موسی با دلی آرام فرمود پروردگارم با من است و مرا هدایت خواهد کرد تا اینکه لشکر فرعون نزدیک شد و یوشع جلو رفت گفت ای موسی دستور چیست؟ گفت از دریا باید عبور کرد.

 

خطاب رسید: ای موسی ! عصای خود را به دریا بزن تا راهی نمایان گردد ، موسی عصای خود را به دریا زد و دریا شکافت و قعر دریا نمودار شد ، باد و آفتاب قعر دریا را خشکانیدند ، چون بنی اسرائیل دوازده تیره بودند دوازده شکاف از دریا پدیدار شد و آنها عبور کردند.

 

فرعون و لشکرش وقتی وارد شدند که آخرین افرد بنی اسرائیل از دریا خارج می شدند ، فرمان خدایی به امواج دریا صادر گردید تا فرعون و لشکرش را در بر گیرد ، لشکرش تماماً هلاک شدند ، فرعون خود را در استانه مرگ دید گفت: به خدای موسی ایمان آوردم ، جبرئیل امین مشتی خاک بر دهان او زد و گفت با آن همه فسادها و کارهای بد این وقت توبه فایده ای ندارد.

 http://eslamdl.loxblog.com

 3- شبث بن ربعی به کربلا رسید (61 قمری)

 

شبث بن ربعی کوفی یکی از دعوت کنندگان حضرت امام حسین (ع) بود که ابن زیاد به نزد خود خواست ، او نخست خود را به بیماری زد ولی شب به نزد ابن زیاد رفت و جایزه گرفت و با چهار هزار نفر به کربلا رهسپار شد و روز پنجم محرم (61 قمری) به کربلا رسیدند.

 

این مرد شخصی منافق و خبیث بودزیرا اول از اصحاب حضرت علی (ع) بود و سپس از خوارج شد و بعد توبه کرد و بعد برای کشتن امام حسین (ع) به کربلا آمد و بعد از واقعه کربلا با جناب مختار به طلب خون امام حسین (ع) قیام نمود سپس در قتل مختار حضور پیدا کرد و در حدود سال 80 در کوفه درگذشت.

در خُبث این مرد بی دین همین بس که صاحب یکی از مساجدی است که در کوفه بعد از قتل امام حسین (ع) جهت سُرور و خوشحالی از کشته شدن امام آنها را تجدید بنا نمود ، آن مساجد عبارتند از مسجد اشعث بن قیس ، مسجد جریر بن عبدالله بَجَلی ، مسجد سماک بن مخرمه ، مسجد شبث بن ربعی . (تاریخ کوفه ص 46)

 

این مرد همان کسی است که امام در روز عاشورا به او خطاب فرمود: ای شبث بن ربعی و ای حجّار بن اَبجر و ای قیس بن حارث مگر شما نبودید که برای من نامه نوشتید که میوه های اشجار ما رسیده و بوستانهای ما سبز گشته ، برای یاری کردنت لشکرها آراسته ایم.

 

در این وقت قیس بن اشعث گفت ما نمی دانیم چه می گویی لکن حکم یزید و ابن زیاد را بپذیر ، حضرت فرمود: لا والله هرگز دست ذلت بدست شما نخواهم داد و از شما هم نمی گریزم.




:: موضوعات مرتبط: محرم , ,
:: برچسب‌ها: رویدادهای ماههای قمری , رویدادهای ماه محرم , روزشمار ماههای قمری , روزشمار ماه محرم ,
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:


با نظرات خود، ما را در پیشرفت وبلاگ یاری کنید








RSS

Powered By
loxblog.Com